به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی طلیعه، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به مناسبت ایام دهه فجر برخی از کتاب های خود را در حوزه انقلاب اسلامی در قالب یک بسته مطالعاتی به مخاطبین ارائه کرده است. کتاب هایی از قبیل «نهضت امام خمینی(س)»، «انقلاب اسلامی در بوته آزمون: جنگ نرم بیست ساله و فتنه ۸۸»، «انقلاب و ارزشها»، «تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی» و «بازتاب جهانی انقلاب اسلامی» از این دست است که معرفی آنها را در ادامه می خوانید؛
کتاب «نهضت امام خمینی(س)» اثر سیدحمید روحانی
در بخشی از معرفی اثر ارزشمند «نهضت امام خمینی(س)» آمده است:
موضوع کتاب نهضت امام خمینی(س)، حکومت اسلامی است که از رویدادهای سازنده و سرنوشت ساز نهضت امام به شمار میآید.
امام با طرح حکومت اسلامی در نجف، در سال ۱۳۴۸ دگرگونی فکری و سیاسی ژرفی در میان ملت ایران پدید آورد و حکومت اسلامی را به عنوان جایگزین(آلترناتیو) رژیم پوسیده شاهی و سلطنتی به نمایش گذاشت.
این طرح و اندیشه در میان مردم ایران و برخی دیگر از کشورها و در مراکز علمی و سیاسی مورد نگاه ویژه قرار گرفت و دیدگاهها و اندیشهها را به سوی خود کشید و در میان خانوادهها، جمعیتها، گروهها و سازمانها مورد بحث و بررسی قرار گرفت. ملت ایران در پی مطالعه و بررسی روی این طرح، به این آگاهی رسیدند که نظام مورد نظر امام نظامی مبتنی بر قوانین اسلام است و این نظام چه حکومت اسلامی نام داشته باشد و چه جمهوری اسلامی خوانده شود، حکومت خدا بر مردم است و قوانین اسلام در این نظام میتواند پیاده شود.
خیزش ملت ایران در سال ۱۳۵۶ با شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» ناگهانی و بدون پیشینه نبود. مردم بدون مطالعه و شناخت، خواهان برقراری جمهوری اسلامی نشدند، بلکه نزدیک ده سال آزگار در محور این طرح، بحث و گفتوگو کرده بودند، تا آنجا که در سال ۱۳۵۴ قانون و اساسنامه جمهوری اسلامی از سوی هواداران این طرح در سراسر کشور پخش شد و مردم ایران را پیرامون نظام اسلامی به آگاهی بایستهای رساند. بگذریم از اینکه ملت ایران در درازای سدهها و دورههایی، حکومت اسلامی را به عنوان ایدهای آرمانی و ایده آل در اندیشه داشتند و برای رسیدن به آن روزشماری میکردند.
گیرایی حکومت اسلامی تا آن پایه بود که دانش آموزان، نوجوانان، دختران اصیل و روشن اندیش و جوانان دانشگاهی، در آن روزگاری که زیر بمباران تبلیغاتی شدید مارکسیستی و لیبرالیستی قرار داشتند در راه برپایی حکومت اسلامی به پا خاستند، درس را رها کردند، از زندگی دست شستند، گروهها و سازمانهایی پدید آوردند، در این راه به خیزش مسلحانه دست زدند و چه بسا جوانمردانی در این راه به شهادت رسیدند.
از اهداف و انگیزههای نگارنده در تدوین این مجموعه، روشن کردن این نکته بوده است که طرح و بحث حکومت اسلامی در ایران زمینهای دیرینه و درازمدت داشته و این گونه نبوده است که تنها در سال ۱۳۵۶ یک باره بر سر زبانها افتاده باشد. لیکن جای بالندگی و خرسندی است که در کنار این رسالت ارزنده، نام و یاد شماری از گروهها، جمعیتها و جوانمردانی را که با هدف برپایی حکومت اسلامی گروه تشکیل داده، فداکاری و دلاوری کرده و گمنام ماندند، زنده کند و در تاریخ به ثبت برساند.
کتاب «انقلاب اسلامی در بوته آزمون: جنگ نرم بیست ساله و فتنه ۸۸» اثر منوچهر محمدی
در بخشی از اثر ارزشمند «انقلاب اسلامی در بوته آزمون: جنگ نرم بیست ساله و فتنه ۸۸» آمده است:
حوادث و اتفاقات قبل و بعد از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری در ایران، در تاریخ سی ساله نظام جمهوری اسلامی و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به یقین از حوادث و اتفاقاتی استثنایی و کم نظیر بوده است. برای کشوری که در طول این سه دهه و در شرایط سخت و حتی در دوران هشت ساله جنگ تحمیلی تقریباً همه ساله یک انتخابات سراسری برگزار کرده و اجازه نداده است حتی یک روز هم وقفه و تأخیری در انجام انتخابات ایجاد شود و عموم آنها به آرامی و بدون ایجاد تنش و برخورد، برگزار شدهاند. آنچه که در دوران انتخابات دهم ریاست جمهوری صورت گرفت همه را شگفت زده کرد.
در واقع چه کسی تصور میکرد کسانی چون موسوی و کروبی که سالیان طولانی در مسئولیتهای سطح بالای نظام قرار داشتند و خود بارها مجری انتخابات بودند و با سازوکار پیچیده و در عین حال مردمی آن آشنا بودند، قبل از اعلام نتیجه مدعی پیروزی گردیده و نتیجه خلاف آن را تقلب مسلم دانسته و از مردم بخواهند به خیابانها ریخته و زمینه شورش، تخریب و تعدی به مال و جان مردم را فراهم کنند؟
چه کسی تصور میکرد که این آقایان در دام توطئه دشمنان قسم خورده انقلاب قرار گیرند و به عنوان بازیچهای، دقیقاً برنامهها و توصیههای دشمنان را اجرا نمایند؟
چه کسی تصور میکرد که دشمن و یا دشمنان داخلی و خارجی دست اتحاد به یکدیگر داده و همه ظرفیت و توان خود را به کار گرفته تا با استفاده از این موقعیت در اجرای پروژه انقلابهای رنگین نسبت به براندازی نظام جمهوری اسلامی، اقدام و یا حداقل به نوعی استحاله نظام دست یابند؟
همه این پرسشها و شگفتیها ما را به این نقطه میرساند که آنچه اتفاق افتاد، نمیتوانست حاصل یک حرکت خودجوش، ناگهانی و بدون طراحی قبلی باشد، بلکه حاصل یک برنامهریزی درازمدت، طولانی و نتیجه کار عمیق اتاقهای فکر و درهم تنیده دشمن بوده است و میطلبد که براساس این پیش فرض، پژوهشی عمیق و همه جانبه صورت داده تا چرایی و چگونگی این ماجرا را دریافته و در نهایت، علل ناکامی دشمنان و توفیق انقلاب اسلامی در این آزمون و عبور موفقیت آمیز از آن روشن شود.
کتاب «بازتاب جهانی انقلاب اسلامی» اثر منوچهر محمدی
فصول اثر ارزشمند «بازتاب جهانی انقلاب اسلامی» به شرح زیر است:
کتاب بازتاب جهانی انقلاب اسلامی در چهار گفتار شامل سیزده فصل ارائه میگردد. پس از ارائه مقدمه در فصل اول، در فصل دوم به کلیات انقلاب اسلامی و ویژگیهای نظری و عینی پرداخته شده است. در فصل سوم صدور انقلاب، برداشتها و نظریات متفاوت مربوط به آن مورد بحث قرار خواهد گرفت. در فصل چهارم و پنجم بازتاب انقلاب اسلامی بر نظام جهانی مورد بررسی قرار میگیرد و در فصل ششم تا دوازدهم، بازتاب انقلاب اسلامی بر جهان اسلام در حوزههای مختلف جغرافیایی مورد توجه خواهد بود و در نهایت در فصل سیزدهم با ارائه جمعبندی از مطالب ارائه شده، آثار جهانی انقلاب اسلامی به تفکیک و با استفاده از سطوح مختلف تحلیلی در جهان اسلام و نظام جهانی بیان خواهد گردید.
فصل اول: مقدمه
فصل دوم: ویژگیهای انقلاب اسلامی: انقلاب اسلامی از دید صاحب نظران، انقلاب اسلامی ایران در مقایسه با انقلابهای بزرگ جهان، برد فرامرزی انقلاب اسلامی، انقلاب اسلامی و صدور انقلاب.
فصل سوم: تحولات نظام بینالملل بعد از پیروزی انقلاب اسلامی: نظام برخورد تمدنها، تمدن و فرهنگ و رابطه آن دو با یکدیگر، تضاد بین آمریکا و اروپا، برخورد تمدنها یا گفت و گوی تمدنها، بیداری و آگاهی ملتها، حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و تأثیر آن بر نظام بین الملل، آینده نظام بین الملل، بازتاب انقلاب اسلامی بر جهان اسلام.
فصل چهارم: حوزه خلیج فارس: عراق، واکنش دولت عراق نسبت به انقلاب اسلامی ایران، عربستان سعودی، رابطه بین دو دولت قبل از انقلاب، مسأله حج و انقلاب اسلامی، مردم عربستان و انقلاب اسلامی، اتحاد مردم جزیره العرب، حزب سوسیالیستی بعث، حزب دموکراتیک خلق، حزب عمل سوسیالیست غرب، جماعه الدعوه المحتسبه، سازمان انقلاب اسلامی جزیره العرب، حزب ا… حجاز، کویت، ساختار سیاسی، روابط ایران با کویت قبل از انقلاب اسلامی ایران، بحرین، جبهه آزادی بخش ملی بحرین، روابط ایران و بحرین قبل از پیروزی انقلاب، روابط ایران و بحرین بعد از پیروزی انقلاب، تأثیرات انقلاب اسلامی بر مردم و حرکتهای مردمی.
فصل پنجم: شامات: سوره، رابطه دو دولت قبل از انقلاب اسلامی، رابطه دو دولت پس از انقلاب، جوامع و جنبشها، ادرن، تاریخچه روابط ایران و اردن، روابط سیاسی با ایران بعد از انقلاب اسلامی، روابط فرهنگی و اجتماعی، علل نزدیکی اردن به کشورهای بزرگ منطقه از جمله ایران، لبنان، تاریخچه روابط ایران و لبنان قبل از انقلاب، بررسی تأثیر انقلاب پس از انقلاب اسلامی بر لبنان، نقش احزاب و جنبشها در لبنان، جنبش امل، حزب ا…، پیدایش و ظهور حزب ا… در صحنه سیاسی-نظامی لبنان، فلسطین، تاریخ و جغرافیای فلسطین، روابط ایران و سازمان آزادی بخش فلسطین(ساف) قبل از انقلاب، انقلاب اسلامی ایران و بازتاب آن بر فلسطین، انقلاب اسلامی و مبارزات مردمی فلسطین، زمینههای شکلگیری جنبش جهاد اسلامی، شکلگیری و تأسیس جنبش جهاد اسلامی، جنبش جهاد اسلامی(حماس)، دیدگاه و مواضع جنبش جهاد اسلامی نسبت به انقلاب ایران، انتفاضه، اوج تأثیر انقلاب اسلامی بر فلسطین، تفاوتهای انتفاضه دوم با انتفاضه اول.
فصل ششم: شمال آفریقا: مصر، روابط ایران و مصر قبل از انقلاب، بازتاب انقلاب اسلامی بر جامعه مصر، تونس، بیداری و احیای اسلام گرایی، الگوی عملی حکومت اسلامی، روابط ایران و تونس بعد از پیروزی انقلاب، کلیاتی پیرامون الجزایر، موقعیت جغرافیایی-انسانی، روابط با ایران، رشد حرکت اسلام خواهی در الجزایر، جبهه نجات اسلامی و تشدید موج اسلام گرایی.
فصل هفتم: آفریقای سیاه: روابط ایران با آفریقای سیاه در دوران پهلوی، بیداری و احیای اسلام و اسلام خواهی، تأثیر انقلاب اسلامی بر شیعیان.
فصل هشتم: آسیای مرکزی، قفقاز و ترکیه: موضع شوروی در برابر انقلاب اسلامی، تأثیرات انقلاب اسلامی ایران بر اتحاد جماهیر شوروی، تأثیر انقلاب اسلامی بر احیاگری اسلامی در شوروی، ترکیه، انقلاب اسلامی و کردها، انقلاب اسلامی و شیعیان ترکیه، روابط ایران و ترکیه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی.
فصل نهم: شبه قاره هند: پاکستان، جغرافیا و مردم پاکستان، روابط دو دولت قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بر مردم پاکستان، تأثیر انقلاب اسلامی بر شیعیان پاکستان، افغانستان، دین و مذهب، روابط دو کشور قبل از انقلاب اسلامی، روابط دو کشور بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، انقلاب اسلامی و پدیده طالبان، آمریکا و طالبان.
فصل دهم: خاور دور: مالزی، انقلاب اسلامی و مالزی، جلوههای اجتماعی تأثیر انقلاب اسلامی، تأثیرات فکری انقلاب اسلامی، انقلاب اسلامی و شیعیان در مالزی، روابط ایران و مالزی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، موارد اتفاق و اختلاف در صحنه بین المللی، اندونزی، انقلاب اسلامی و اندونزی، تأثیرات فکری انقلاب اسلامی، جلوههای تأثیر انقلاب اسلامی، تأثیرات سیاسی انقلاب اسلامی، روابط با جمهوری اسلامی ایران، چگونگی موضع گیری در سازمانهای بین المللی بر له یا علیه جمهوری اسلامی ایران، فیلیپین، شواهدی بر تأثیر انقلاب اسلامی ایران، ایجاد آگاهی سیاسی، آشنایی با تشیع و پذیرش آن.
فصل یازدهم: جمع بندی و نتیجه گیری: بازتاب عمومی انقلاب اسلامی، نظام بین الملل، بازتاب انقلاب اسلامی بر جهان اسلام، انفجار نور.
کتاب «تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی» اثر محمدباقر حشمتزاده
در معرفی اثر ارزشمند «تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی» آمده است:
انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک موضوع علمی و پژوهشی با انگیزههای مختلف و از زوایای متفاوتی طی ربع قرن مورد بحث و بررسی قرار گرفته و حاصل آن به صورت انبوهی از کتب و مقالات، چاپ و منتشر گردیده است. در این میان حقیقات و مکتوبات برون مرزی سهم بسیار بیشتری از فعالیتهای درون مرزی داشتهاند. در این کتاب با دو متغیر روبه رو هستیم. انقلاب اسلامی ایران متغیر مستقل و کشورهای مسلمان، متغیر وابسته میباشند. دغدغه کتاب تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی آن است که تأثیرات متغیر مستقل را در متغیر وابسته شرح و اثبات نماید.
فصول هفتگانه این کتاب ماهیتی جغرافیایی دارند. در واقع به لحاظ مشترکات جفرافیایی و فرهنگی، جهان اسلام به هفت منطقه تقسیم و مطابق منابع و مدارک گردآوری شده، بازتاب انقلاب اسلامی در هر حوزه مورد تجزیه و تحلیل واقع شده و استنتاجی به عمل آمده است. در هر منطقه نیز با توجه به میزان مدارک، کشورهایی به طور خاص مورد بررسی واقع شده و تأثیر انقلاب اسلامی در آن جا مورد توجه قرار گرفته است.
کتاب «انقلاب و ارزشها» اثر حجتالاسلام علی ذوعلم
در معرفی اثر ارزشمند «انقلاب و ارزشها» آمده است:
هدف نهایی انقلاب اسلامی ایران، زمینهسازی تحول عظیم، عمیق و گسترده فرهنگی، اخلاقی و معنوی بوده است. رهبران انقلاب اسلامی ایران آن را «انقلاب ارزشها» خواندهاند. اکنون میسزد که با تحلیلی مستند و مبتنی بر واقعیات جامعه ایرانی در دو دهه گذشته، میزان توفیق انقلاب اسلامی در مهمترین و بنیادیترین عرصهها ـ که همان عرصه ارزشهای فرهنگی و اخلاقی است ـ سنجیده شود. پرسش اصلی این است: آیا جهتگیری و گستره ارزشهای اجتماعی، اخلاقی و معنوی در جامعه ایران در دو دهه اخیر، نسبت به آنچه در دوران سلطه بیگانه و حکومت پهلوی جریان داشت، تفاوتی کرده است یا نه؟ در این کتاب، قلمرو مطالعه و بررسی تحول ارزشها، «جامعه» است نه «نظام». ارزش عرصههای فراوانی دارد و در شاخههای گوناگون دانش بشری پژوهیده میشود. اگر امتیاز اساسی انسان را در «فرهنگی بودن» او بدانیم، درمییابیم که نظامهای ارزشی، عنصری مهم از فرهنگ بهشمار میآیند.
ترابط ارزشها با جامعه، واقعیت و ادیان، و بررسی آنها در این سه عرصه، میتواند ما را با مهمترین آرمان انقلاب اسلامی، یعنی تحول ارزشها، آشناتر کند. صبغه دینی انقلاب اسلامی ایران ایجاب میکند که برای ارزیابی میزان توفیق این انقلاب در تحول فرهنگی و احیای ارزشهای دینی، با استناد به منابع اسلامی، مجموعهای از شاخصها را استخراج کنیم و بر مبنای آن به سنجش سیر تحول ارزشها بپردازیم. در این پژوهش، هشت شاخص اصلی، برگرفته از محورها و اصول ارزشهای اجتماعی اسلام و برخاسته از اهداف انقلاب اسلامی، مورد سنجش قرار گرفته است: ارزشهای عاطفی، انسانی و رفتاری متقابل بین آحاد جامعه؛ ارزشهای خاص دینی و عبادی؛ ارزشهای تربیتی و فرهنگی و میزان اهتمام اعضای جامعه به این امور؛ همگرایی سیاسی جامعه و میزان پیوند دولت با مردم؛ احساس آزادی سیاسی و اجتماعی و میزان تحقق آن؛ مشارکت اجتماعی و سیاسی و اهتمام اعضای جامعه به آن؛ حس اعتماد به نفس و اقتدار و استقلال ملی.
این مفاهیم بنیادین در ساختار قانون اساسی نیز جلوه کرده است. انجام پژوهش میدانی یکی از شیوههای تحقیق در موضوع «تحول ارزشها»، میتواند دیدگاه جامعه و نیز «حداقل وضعیت» را نشان دهد. این پژوهش میدانی در پاییز سال ۱۳۷۷ و در یک جامعه آماری نمونه در شهر تهران انجام یافت و در آن کسانی مورد پرسش قرار گرفتند که در زمان پیروزی انقلاب حداقل ۱۵ و حداکثر ۴۰ سال و در زمان انجام تحقیق ـ با سطح معلومات دیپلم ـ بین ۳۵ تا ۶۰ سال داشتهاند.
در تحلیل پژوهش، بهنظر میرسد حدود چهل درصد پاسخدهندگان، سیر تحول ارزشها را منفی نمیدانند و در برابر و به همین نسبت، ارزشهای معنوی و اجتماعی را در سطح جامعه در حال افول تلقی میکنند. حدود بیست درصد دیگر نیز برآنند که اگر توجه خاصی به روند ارزشی جامعه نشود، جای نگرانی خواهد بود. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تحول چشمگیری در ارزشهای اجتماعی جامعه ایران رخ داده، اما در اواخر دهه دوم پس از پیروزی، وضعیت جامعه نشاندهنده افول برخی از شاخصهای ارزشی است.
نکته مهم اینکه نسل انقلاب از میزان رشد فرهنگی انجام یافته، راضی نیست و انتظاری فراتر دارد. این افول و نارضایتی ریشه در برخی عوامل فرهنگی، اقتصادی و بینالمللی دارد. در هر حال، برای ایجاد جهتگیری مثبت در دگرگونی فرهنگی و معنوی جامعه، این راهکارها بایستهاند: تحقق باوری عمیق، عقلانی و مبتنی بر نظام ارزشی اسلام در مدیران جامعه؛ رسیدن این مجموعه به «برداشت و معرفت واحد» در اصول اساسی مطلوب ارزشی؛ تلاش گسترده برای لحاظِ نظام ارزشی مطلوب در اجزای جامعه؛ تبلور این نظام ارزشی در رفتار مدیران، ساختار و برنامههای اجرایی کشور؛ و وجود مرجعی مسئول و رسمی که چنین روندی را زمینهسازی، تسهیل و تسریع کند.
علاقمندان جهت کسب اطلاعات تکمیلی و تهیه این آثار میتوانند به وبگاه رسمی سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی مراجعه نمایند.
انتهای پیام/