| امروز یکشنبه, ۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

حسن هانی‌زاده در گفتگو با طلیعه:


تئوری‌گرایی نمی‌تواند حلقه اتصالی برای شرق و غرب ایجاد کند

یک استاد دانشگاه گفت: تئوری گرایی در روابط بین‌الملل بدون برخورداری از تجربه و در نظر گرفتن رخدادهای روز نمی‌تواند دورنمایی برای آینده جهان و منطقه و حلقه اتصالی برای شرق و غرب ایجاد کند، چراکه اساساً تئوری گرایی در روابط بین‌الملل تعریف‌، نشده است.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، تئوری گرایی و تلاش برای تطبیق آنچه در عرصه روابط بین‌الملل و مسائل منطقه‌ای در حال جریان است با نظریه‌های موجود یکی از آسیب‌هایی است که نه‌تنها تحقیقات دانشگاهی بلکه افق دید ما را در تحلیل‌های صحیح ازآنچه در جهان می‌گذرد، کوتاه و سطحی کرده و دست ما را در بررسی‌ها و تجزیه تحلیل‌ها بسته می‌دارد. بنابراین، با توجه به شرایط کنونی نظام اسلامی ما، جهان اسلام و جهان‌ بین‌الملل عبور از این مرحله به‌ویژه در تحقیقات دانشگاهی و کاربردی سازی این تحقیقات ضروری می‌نماید. ازاین‌رو، با یک استاد دانشگاه و کارشناس روابط بین‌الملل مسئله تئوری گرایی در پایان‌نامه‌های روابط بین‌الملل را به بحث و بررسی گذاشته‌ایم که مشروح آن ازنظرتان می‌گذرد:

حسن هانی زاده، استاد دانشگاه تئوری گرایی در روابط بین‌الملل و مواجهه با مسائل منطقه‌ای را آسیب‌زا دانسته و گفت: تئوری گرایی در روابط بین‌الملل بدون برخورداری از تجربه و در نظر گرفتن رخدادهای روز نمی‌تواند دورنمایی برای آینده جهان و منطقه و حلقه اتصالی برای شرق و غرب ایجاد کند، چراکه اساساً تئوری گرایی جایی در روابط بین‌الملل تعریف‌ نشده است و تئوری‌ها بر اساس یک سلسله نظریات فرضی شکل می‌گیرند و رخدادهای منطقه و جهان و تحولاتی که عموماً هر روز و همواره در جهان در حال وقوع است دورنمای این تئوری‌ها را کمرنگ می‌کند.

وی ادامه می‌دهد: از این‌ رو در آزمون‌ و خطاهای مربوط به تئوری‌های روابط بین‌الملل همواره این مسئله وجود داشته که هر چه زمان می‌گذرد نقش تئوری کمرنگ‌تر می‌شود چراکه رخدادهای سیاسی، جنگ‌ها و نزاع‌هایی که به‌ هر حال اتفاق می‌افتد تئوری‌ها را به حاشیه رانده و حتی نتیجه‌ای عکس آن‌ها به بار می‌دهد لذا برای ارائه یک ارتباط وسیع در حوزه بین‌الملل، وجود برخی شاخص‌های واقعی و میدانی باید موردتوجه باشد نه اینکه صرفاً توجه زیادی را معطوف تئوری گرایی کرد و آن‌ها را به‌عنوان فلسفه در روابط بین‌الملل تلقی کرد.

هانی زاده درباره ریشه تئوری گرایی در روابط بین‌الملل اظهار کرد: برای آنکه در این روابط پیچیدگی‌های زیادی وجود دارد، شاید این تئوری گرایی در قرن گذشته به دلیل آنکه ارتباطات در جامعه جهانی کمرنگ و کم دامنه و سیاست‌ها کاملاً مشخص بود و ارتباط میان شرق و غرب و کشورهای اروپایی و شرقی معمولاً بر اساس تعریف و شاخص‌های مشخص و معینی صورت می‌گرفت، می‌توانست کارآمد باشد اما با چالش‌ها و پیچیدگی‌های کنونی در روابط بین‌الملل همچون مسئله تقابل شرق و غرب، تقابل قدرت‌های جهان، اختلافات منطقه‌ای و منافع ملی و تسلط بر حوزه‌های انرژی موجب شده که تئوری گرایی در روابط بین‌الملل با شکست مواجه شود و در شرایط کنونی پاسخگوی نیازها نباشد.

این کارشناس مسائل بین‌الملل درباره آثار سوء تئوری گرایی در شرایط کنونی ابراز کرد: اساساً در تئوری گرایی در حوزه روابط بین‌الملل دو عامل دخیل است: یکی جنگ سخت‌افزاری و دیگری جنگ نرم؛ این دو عامل تئوری گرایی در روابط بین‌الملل را با ابهام و تردیدهایی مواجه کرده است چراکه تئوری گرایی به دلیل وجود شاخص‌های جنگ سخت‌افزاری بسیار کمرنگ شده است چراکه امروز در جهان عامل تعیین‌کننده قدرت سخت‌افزاری است و هر کشوری که قدرت برتر و توان نظامی اقتصادی بالاتری دارد، می‌تواند در حقیقت نظریه خود را غالب کند.

وی درباره راه‌های عبور از تئوری گرایی و بسنده کردن به چارچوب نظری تأکید کرد: عمل‌گرایی در روابط بین‌الملل یک پدیده جدید است که نمونه بارز و شاخص آن را می‌توان در تجربه ایران اسلامی در مسئله مذاکرات هسته‌ای با کشورهای پنج به‌اضافه یک مشاهده کرد که در حقیقت نظریه تئوری گرایی را در روابط بین‌الملل کمرنگ و در عمل ثابت کرد عمل‌گرایی مهم‌تر از این تئوری‌ها است.

هانی زاده افزود: تئوری‌ها هیچ‌گاه با سؤال و جواب همراه نبوده‌اند یعنی جواب خود را دریافت نکرده‌اند و جوابگوی روابط بین‌الملل امروزی نیستند که این چالش‌های جدی ایجاد می‌کند، لذا راهکار این میدان یکی قدرت سخت‌افزاری است و دیگری جنگ نرم که می‌تواند با عبور از مرحله تئوری گرایی به عمل در عرصه روابط بین‌الملل عمل کرده و روابط کشورها را تعیین کند.

وی درباره راه‌های رها کردن تئوری گرایی در پایان‌نامه‌های دانشگاهی و رسیدن به مرحله عمل‌گرایی دراین‌باره بیان می‌کند: در این خصوص بررسی تحلیلی رخدادهای منطقه به‌ویژه از سال دو هزار و یک میلادی تاکنون یعنی در طول ۱۵ سال گذشته و بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر می‌تواند شاخص مهمی در مسئله عمل‌گرایی و توجه به واقعیاتی که در روابط بین‌الملل وجود دارد، باشد؛ یعنی آنچه را که در ۱۵ سال گذشته رخ‌داده است به‌عنوان شاخص قرار دهیم.

هانی زاده ادامه می‌دهد: بنابراین، در طول ۱۵ سال گذشته جنگ قدرت و بهره‌گیری از جنگ‌افزارهای سخت همواره بر جنگ نرم غالب بوده است، اما اکنون هر دو مقوله وجود دارد و آنچه را که می‌توان به‌عنوان الگوی مهم در قالب شاخص حرکت دانشجویی قرارداد بررسی رخدادهای خاورمیانه به‌ویژه سوریه، عراق، افغانستان، یمن و لبنان است.

هانی زاده درباره آثار تحول علوم انسانی و تولید علوم انسانی اسلامی بر عبور از مرحله تئوری گرایی در حوزه روابط بین‌الملل اظهار کرد: مسئله علوم انسانی در جوامع غربی بسیار مهم است و مورد استفاده قرار می‌گیرد اما در تعریف روابط غرب و شرق متأسفانه نقش علوم انسانی کمرنگ و نگاه کشورهای غربی به شرقی تحقیرآمیز می‌شود؛ البته شاخصه‌های علوم انسانی را در روابط بین‌قاره‌ای می‌توان کاملاً مشاهده کرد اما در روابط بین غرب و شرق نقش و جایگاه این علوم انسانی کمرنگ می‌شود و این نیست مگر به دلیل نگاه تحقیرآمیز غربی‌ها نسبت به کشورهای خاورمیانه و اسلامی، از این‌ رو، معمولاً در حوزه علوم این روابط کمتر بیان می‌شود.

این استاد دانشگاه درباره آثار عبور از تئوری گرایی و ورود به میدان عمل‌گرایی برای کشور در عرصه روابط بین‌الملل خاطرنشان کرد: ما همواره در روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای غربی از دو مقوله استفاده کرده‌ایم یکی تئوریِ عمل‌گرایی که مشاهده‌شده و نیز تئوری استفاده سخت‌افزاری برای مقابله با تهدیدات خارجی، بنابراین، بدون وجود یک بدنه قدرتمند نظامی نمی‌توان در حوزه روابط بین‌الملل در دو مقوله عمل‌گرایی و تئوری گرایی موفق بود. به همین دلیل موفقیت نظام اسلامی در دو حوزه بوده است یکی قدرت نظامی است که در کنار تئوری عمل‌گرایی در رفتار بین ایران و غرب رخ داد و نتیجه آن توافق پنج به‌اضافه یک بود.

انتهای پیام/

کد خبر : 18884
تاريخ ثبت خبر : 16 اسفند 1394
ساعت بارگزاری خبر : 12:59
برچسب‌ها:,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)