| امروز یکشنبه, ۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

جهان‌بین در نشست آسیب‌های شكاف میان ملت و دولت:


کاهش مشارکت مردم جنوب شهر تهران در انتخابات از مصادیق شکاف بین جامعه‌ و دولت است

فرزاد جهان بين در نشست نشست آسیب‌های شكاف میان ملت و دولت، كاهش مشاركت در انتخابات 94 در جنوب شهر را يكی از مصاديق شكاف بين جامعه‌ و دولت دانست.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، در سال «ملت و دولت، همدلی و همزبانی» دفتر همایش‌ها و نشست‌های کانون اندیشه جوان در راستای برگزاری سلسله نشست‌های «مبانی فکر سیاسی»، دومین نشست را با همکاری جامعۀ اسلامی دانشگاه شریف با عنوان «بررسی آسیب‌های شکاف میان ملت و دولت» با حضور دکتر فرزاد جهان بین، استادیار دانشگاه شاهد عصر ۱۶ اسفندماه برگزار کرد.

فرزاد جهان بین، ضمن تبیین دلایل ایجاد شکاف در جامعه، کاهش مشارکت در انتخابات ۹۴ در جنوب شهر را یکی از مصادیق شکاف بین جامعه‌ و دولت دانست.

وی پس از تعریف شکاف و بیان عواملی که از طرف دولت و یا ملت باعث شکاف می‌شود به انتخابات سال ۹۴ اشاره کرد و بیان داشت: «یک اتفاق مهمی که در انتخابات ۹۴رخ داده است، در کنار خوشحالی از مشارکت بالاشهری‌های تهران که الحمدلله خیلی حضور فعّالی داشتند و خود به تقویت نظام کمک می‌کند، کاهش مشارکت در جنوب شهر تهران است. مثلا صندوقی که در خزانه پایه رای آن ۵۰۰۰ رای بوده است، امسال ۱۵۰۰ رای در آن بوده است، یعنی اینها که همیشه می‌آمدند و رای می‌دادند، این بار نیامده‌اند.»

وی همچنین به وضعیت اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان در این دوره را اینگونه توضیح داد: «اصولگراها سه‌دوره بودند و تکراری شدند و برخی رای‌شان در جنوب شهر به شدت کاهش پیدا کرده است، اصلاح‌طلبان تمام ظرفیت‌ رسانه‌ای را آوردند، از ‌BBC و … ،  اما ببینید که کل کسانی که در تهران لیستی رای دادند یک میلیون و صدهزار نفر کف لیست امید است، هشتصد هزار نفر هم کف رای اصولگراست. جالب اینجاست از ۳ میلیون و ۲۶۰ هزار رای ماخوذه صحیح قریب به ۱ میلیون و ۲۰۰-۳۰۰ هزارنفر اصلاً لیستی رای ندادند، یعنی در لیستشان هم آقای دکتر حداد بوده و هم آقای دکتر عارف بوده است.

جهان بین تصریح کرد: این بدان معناست که کل ظرفیتی که جریان اصلاح‌طلبی توانستند بیاورند که هم در آن اپوزیسیون و هم مردم عادی (که قرائت اصلاح‌طلبان از انقلاب را بهتر می‌دانند)، یعنی تمام سرمایه‌شان را آوردند یک میلیون و ۱۰۰ هزار نفر شد که به این لیست امید رای دادند. که آقای عارف که در تهران رای اول را آورده، ۱ میلیون و ۶۰۰ هزار تا رای یعنی ۴۹ درصد رای تهران را آورده است. آقای زالی که آخرین نفر لیست امید هست، ۳۳ درصد رای تهران را آورده است. این عامل نگرانی نیست، عامل نگرانی این است که مشارکت جنوب شهر کاهش پیدا کرده است».

 

وی افزود: بحث دیگر هم این است که اینها شکاف‌های مهمی هستند که جامعه ما با آن روبه‌روست. البته عوامل مختلفی است که این شکاف‌ها حالت فعال پیدا نمی‌کند، امّا اگر آن عوامل رفت من جمله بحث فرهنگی، اعتقادات و خیلی مباحث دیگر، و نبود ایدئولوژی‌های جایگزین، نبود رهبری و … آن وقت این شکاف‌ها فعال و خطرناک می‌شوند. به عنوان نمونه آقای موسوی بحث تقلب را مطرح کرد که بعداً زیر آن زدند، به هرحال این جریان رهبری نداشت و ایدئولوژی هم نداشت و ریزش کرد. مهندس موسوی می‌خواست با بهار عربی و بیداری عربی و … مشابهت سازی کند که نگرفت و این نشان می‌دهد که پایه‌هایی هست که اجازه نمی‌دهد این شکاف‌ها فعال شوند. این شکاف‌ها هستند و اگر آن عوامل از بین بروند ممکن است خدایی نکرده شکاف‌ها منجر به بسیج اجتماعی و حتی منجر به جنبش‌هایی علیه نظام بشود و این دفعه مسئله خود نظام بشود، نظام باید قدرت لازم را داشته باشد تا جلوی شکاف گرفته شود.

 

پهلوی با هویت ایرانی چفت نشد و شکاف به وجود آمد

 

عضو هیات علمی دانشگاه امام خمینی(ره)  در پاسخ به سوال یکی از حضار مبنی بر بحث ایرانیت و اسلامیت در دوران پهلوی و جمهوری اسلامی اظهار داشت: حکومت پهلوی فقط روی یک بعد از ابعاد هویتی ما دست گذاشته بود و آن هم بحث ایرانیت بود، یعنی به کل بحث مسلمانی را حذف می‌کرد. جالب است در تحلیل جلال هست که اینها ورود اعراب به ایران تا شب کودتای ۱۲۹۹ را به قرون میانه مثل قرون وسطی در نظر می‌گیرند و یک دفعه‌ای می‌پرند  طوری مه گویا دو روز و نصفی بوده است. متاسفانه برخی از روشنفکران ما چون غرب قرون میانه داشته گمان می‌کنند باید ما هم قرون میانه داشته باشیم! اینکه هست یا خیر گویا مهم نیست. آقای شریعتی مقاله‌ای دارد به نام اسلام و تجدد که سخنرانی ایشان است که بسیار سخنرانی خوبی است. می‌گوید یک اندیشمند اروپایی که سرفه می‌کند روشنفکر ما هم سرفه می‌کند! پهلوی نتوانست چفت شود، امّا نظام جمهوری اسلامی توانست چون هم ایرانیت و هم اسلامیت را می‌گوید.

وی بیان کرد: جالب است عمده کسانی که بر ناسیونالیسم تاکید می‌کردند اکثرشان وطن‌فروش بودند، یعنی در طول تاریخ معاصر نگاه کنید کسانی که جانشان را برای ایران فدا کردند علما بودند و کسانی که وطن‌فروش بودند عمدتا ناسیونالیست بودند. آقای کاتم در «ناسیونالیسم ایرانی» به خوبی این را بیان کرده که تاکید بر ناسیونالیسم بهانه‌ای برای غرب‌گرایی ایران است. آقای تیمسار ظهیرنژاد می‌گفت یکبار به امام عرض کردم شما این همه اسلام اسلام می‌گویی، یکبار هم ایران بگو. امام (ره) فرمودند آقای ظهیرنژاد من حاضرم دستم را روی خاک کشور بگذارم که تانک از روی دستم رد شود ولی از خاک ایران رد نشود که البته این را هم اسلام به ما می‌گوید که حبّ الوطن من الایمان؛ یعنی چون من دیندارم وطن‌پرست هم هستم. لذا جمهوری اسلامی همه ابعاد را باهم دید، و ایران کل را دید.

 

اقتضای جامعۀ زنده همین چالش‌دار بودن است

جهان‌بین ادامه داد: در بحث مدرنیته مشکلی که ما داریم و غرب ندارد این است که غرب همه‌چیزش به همه چیزش می‌خورد و این هم یک بخشش این است که اینها از رنسانس که قرن ۱۴ در نظر بگیریم، شروع به تغییرات دادن کردند و یکی یکی پله‌ها را اصلاح کردند و جلو آمدند. در نظام سیاسی دو قرن قبل از اینکه در نظام‌های اروپایی دموکراسی باشد لیبرالیسم بوده است، این را یکبار به آقای محمدرضا خاتمی در نمایشگاه کتاب گفتم. اگر شما می‌خواهید دموکراسی در ایران نهادینه شود باید قبل از آن لیبرالیسم را نهادینه کنی. گفتم لیبرالیسم هم حوصله می‌خواهد، لوتر را نگاه کنید، آثاری را که نوشته بود جیبی بود که در جیب مردم جا شود و مردم بخوانند، ما تا از آزادی می‌گوییم فکر می‌کنیم باید علیه امام زمان مطلب بنویسیم. مردم ایران که یک‌شبه به اینجا نرسیدند، مثل همان مثالی که می‌زنند و می‌گویند کلی روی فرد کار کردند دینش را عوض کند و بعد، چراغ خاموش شد روشن شد صلوات فرستاد… یک‌شبه که اینطور نشده است.

عضو هیات علمی دانشگاه امام خمینی(ره) معتقد است: اگر اصلاح‌طلبان بتوانند بین اصلاح‌طلبی و ساختارشکنی فاصله بگذارند اصلاح‌طلبی ظرفیت خیلی خوبی برای کشور است، واقعاً دورۀ آقای خاتمی به اعتقاد من جزو درخشنده‌ترین دوره‌های ماست منتهی همان آقای خاتمی را ببینید بعد از پیام سوم خرداد با ایشان چه‌کار کردند.

وی به بیان بخشی از تعارضات مردم کشورمان در زندگی روزمره در سنت و مدرنیته اشاره داشت و گفت: الان شما یقه مرا ببینید که برای کراوات درست شده در حالی که من کراوات نمی‌زنم، این یعنی تعارض. اعتقاد دارم جامعۀ ایران یک جامعۀ زنده است، اقتضای جامعۀ زنده همین چالش‌دار بودن است.

دبیر شورای سیاست گذاری کنگره علوم انسانی اسلامی نقش فرهنگ را در حل تعارضات مهم دانست و بیان داشت: اگر فرهنگ قوی باشد می‌تواند این مشکل را حل کند. جلوی مراودات را نمی‌توان گرفت و محیط باز است و نمی‌شود جلوی ارتباط را گرفت، و تحمیل هم نمی‌شود کرد. الان شما نمی‌توانید به بچه ۵ ساله چیزی را تحمیل کنید، ناگزیر از تعامل هستید و هرچه این محیط قوی‌تر شود می‌توانند در خودشان هضم کنند و هرچه این محیط فرهنگی من جمله بحث عقلانیت در جامعۀ ما تضعیف شود همان اندازه این آسیب‌ها زیاد خواهد شد . جامعه‌ای که هویت نداشته باشد انسجام اجتماعی و انسجام نمادینش را از دست می‌دهد و وقتی انسجامش را از دست داد ممکن است در معرض انواع تهدیدهای داخلی و خارجی قرار بگیرد.

 

در انتخابات تهران به لحاظ نتایج آماری اتفاق خاصی نیفتاده است

وی در پاسخ به سؤال یکی از حضّار مبنی بر بحث سبک زندگی و نتیجه حزب‌های مختلف در انتخابات گفت: دوستان ما مثل آقای یامین‌پور و … بحث سبک زندگی را گفتند، این بحث همیشه بوده و ربطی به انتخابات دهم و نهم و غیره ندارد، یا آقای جلیلی بحث اسلام آمریکایی یا اسلام ناب را مطرح کردند. ببینید، این مفروضش این است که اصلاح‌طلبان این انتخابات را بردند و بعد تحلیل می‌شود که چرا برده‌اند؟ دور دهم آقای حداد در تهران که نفر اوّل بوده یک میلیون و دویست‌هزار رأی آورده بوده است، این دور آقای عارف یک میلیون و پانصدهزار رأی آورده است، فرق اینها سیصد هزارتاست و خیلی رای مهمی نیست. آقای دکتر علی مطهری یک میلیون و سیصد و هشتاد هزار رای آورده یعنی فرق او با آقای حداد در دور قبل که نفر اول تهران بوده ۱۸۰ هزار رای بوده که این رای مهمی نیست.

استاد دانشگاه شاهد در ادامه سخنانش اظهار کرد: آقای احمدی‌نژاد با آقای موسوی در تهران چند اختلاف رای داشتند؟ حدود ۷۰۰-۸۰۰ هزار رای در تهران اختلاف داشتند، همیشه این اختلافات در تهران بوده است. تهران به هرحال غربی‌تر شده و برای این واقعاً باید فکری کرد و این یک آسیب است. در همین تهران پایه رای لیست اصولگرایان ۸۰۰ هزار رای بوده است، یعنی ۸۰۰ هزار نفر در تهران لیستی به اصولگرایان رای دادند یعنی سیصد هزارتا فرقشان است امّا از سه میلیون و دویست و چهل و شش هزار و نهصد و نود و یک رای ماخوذه، بخش قابل توجهی اصلاً لیستی رای ندادند و ترکیبی رای دادند.

 

جنبه سلبی این انتخابات از جنبه‌های اثباتی‌ آن مهمتر است

وی افزود: نکته بعد این است را  مهمتر بودن جنبه سلبی این انتخابات از جنبه‌های اثباتی‌ آن  عنوان کرد و تصریح کرد: مثلاً آقای هاشمی که اوّلاً رای را مهندسی کرد، مثال می‌زنم: کف لیست معتمدین انقلابی (خبرگان انقلابی) ۸۰۰ هزار در تهران است که لیستی رای دادند، آیت‌الله امینی که آخرین نفر از لیست مشترک هست با آقای آیت‌الله یزدی که نفر ۱۷ شد، ۶۰۰ هزار اختلاف دارد یعنی اگر همین هشتصدهزار نفر که مشترک رای دادند ششصدهزارتایشان به مشترک‌ها رای نمی‌دادند و به ۷-۸ نفر غیرمشترک رای می‌دادند الان حداقل آیت‌الله یزدی جزو شانزده نفر بود یعنی به جای آقای امینی آقای یزدی می‌آمد. از آن طرف، ۵/۴ میلیون نفر در استان تهران برای خبرگان رای دادند، از این تعداد دو میلیون و سیصدهزار نفر به آقای هاشمی رای دادند، یعنی دو میلیون و دویست هزار نفر به ایشان رای ندادند یعنی ایشان را قبول ندارند.

جهان‌بین با بیان اینکه باید به جنبه‌های سلبی هم توجه کرد، افزود: به سایر استان‌ها هم باید نگاه کرد. مثال می‌زنم: مثلاً در همین استان هرمزگان آقای سید روح‌الله صدرالسادات که متولد ۱۳۶۲ است برای اینکه انتخابات رقابتی شود ایشان هرمزگان رفت، آیت‌الله نعیمی که امام جمعۀ هرمزگان است و به شدت طرفدار آقای هاشمی است نفر دوم شد و آقای صدرالسادات نفر اوّل شد. در البرز که بسیار استان مهمی است آیت‌الله میرباقری با ده درصد اختلاف از آقای کازرونی، نفر اول استان البرز شد. در کرمان که این همه تبلیغات علیه آقای سید احمد خاتمی بود ایشان با قاطعیت نفر اوّل استان کرمان شده و آیت‌الله لاریجانی در مازندران نفر اوّل شده است، و آیت‌الله علم‌الهدی در خراسان رضوی با یک میلیون و دویست‌هزار رای نفر دوم شده است و آیت‌الله شاهرودی یک میلیون و چهارصد هزار رای آورده است.

 

اصلاح‌طلبی مصطلح و اصولگرایی مصطلح خیلی حرفی برای گفتن ندارند.  

معاون هماهنگ کننده مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا در ادامه سخنانش گفت: البته این یک چیز دیگر هم نشان می‌دهد: افزایش آمار مستقلین در کشور؛ آنهایی که به هیچ جناحی در این دوره وابسته نبودند. و تقریباً برابری اصولگرایان و اصلاح‌طلبان نشان می‌دهد که کشور به یک حالت سر به سر و تعادل از نظر سیاسی رسیده است یعنی قفل کرده است. این یک شکست برای اصلاح‌طلبان است، یعنی آقای عارف اگر ۲ و نیم میلیون یا ۳ میلیون می‌آورد، ۴۹ درصدشان آرای صحیح را آوردند، با همه این بحثها و تبلیغات، بعد می‌گویند با تیم امیدمان آمدیم. مگر با تیم بزرگسالت هم می‌آمدی، اینها نگاه کردند ببینند این آقا و خانم کیست؟ مگر اینها را می‌شناختند؟ لیستی رای دادند، در سال ۸۸ در دوره هشتم مجلس آقای جهانگیری با لیستی به نام یاران خاتمی در تهران آمد و رای نیاورد.

جهان بین تشریح کرد:  نکته ما این است که مشارکت جنوب شهر کاهش یافته و من نگران این هستم. در کشور هم نشان داد به تعادلی رسیده است، اوّلاً مستقلین دارند مطرح می‌شوند، بعد هم واقعاً نشان می‌دهد اصلاح‌طلبی مصطلح یا اصولگرایی مصطلح خیلی حرفی برای گفتن و جلب آرای مردم ندارد.

 

بزرگترین مدافع آزادی بیان و آزادی اندیشه باید نهادهای انقلابی باشند!

 

وی ادامه داد: اعتقادم این است که ما باید به تمام  قانون اساسی برگردیم. حقّاً اصولگراها نسبت به مردم قدری بی‌تفاوتند. همین نمایندگان اصولگرایی بگویند که در طول همین چهارسال گذشته چندبار به مناطق مختلف جنوب تهران سر زدند و چند بار با مردم در مساجدشان حضور پیدا کردند؟ و پای صحبت‌هایشان نشستند؟ نسبت به حقوق شهروندی بعضاً بی‌تفاوت‌اند. واقعاً بزرگترین مدافع آزادی بیان و آزادی اندیشه در همین کشورمان باید نهادهای انقلابی باشند چون اهداف انقلاب جز با آزادی محقق نمی‌شود، این فرمایش امام(ره) است که اوّلین حقّی که خداوند به انسانها داده است حقّ آزادی بود. همین اصولگرایان را نگاه کنید، اینها بعضاً موضعشان معلوم نیست که چه می‌گویند.

به عقیده این کارشناس ، آمریکا هم این دوره برای جریان اصلاح‌طلبی سنگ‌ تمام گذاشت، تحریم‌ها بعداً برداشته شود یا نشود. بالاخره هرچه بود قبل از انتخابات اعلام شد، ایران تعهداتش را انجام داد و رئیس‌جمهورامریکا فرمان اجرایی را امضا کرد و اتحادیه اروپا هم تحریم‌ها را لغو کرد.

 وی با انتقاد از برخی از اظهار نظرها در مورد مردم تهران، که آنها را به اهل کوفه تشبیه کرده بودند، افزود: به تعبیر امام علی(ع) اگر جاهل ساکت می‌شد، مردم دچار اختلاف نمی‌شدند.

 

انتهای پیام/

کد خبر : 19563
تاريخ ثبت خبر : 18 اسفند 1394
ساعت بارگزاری خبر : 15:39
برچسب‌ها:

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)