| امروز یکشنبه, ۳۰ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

فلاح رفیع:


علم به معنای واقعی مقدس است؛ چه انسانی، چه طبیعی

رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تربیت مدرس بیان کرد: نکته مهم این است که قدرت های جهانی در تئوری های علمی سعی می کنند آنهایی را حمایت کنند که دارای ظرفیت تئوریزه کردن تمامیت خواهی و تجاوز آنها باشد.

به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از شبستان، هشت سال جنگ تحمیلی کشور عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، نمونه بارزی از سکوت بسیاری از مجامع بین المللی و مدافع حقوق بشر بود که در عین دم زدن از حمایت تام از صلح و دوستی، عملا به پشتیبانی از رژیمی پرداختند که به خود اجازه حمله به مملکتی دیگر را می دهد و با زیر پا گذاشتن قوانین جنگی، حتی از سلاح های شیمیایی استفاده می کند و هزاران نفر را به خاک و خون می کشد.

 

امروز سال ها از آن دوران گذشته است، دوران جنگ، زمانی که رزمندگان اسلام برای دفاع از کشور به پاخاستند و به جبهه های جنگ رفتند و نهایتا پس از هشت سال سربلند از این میدان بیرون آمدند؛ با این حال بعد از گذشت سال ها از اتمام جنگ، در لسان عوام و خواص، جنگ تحمیلی با صفت مقدس شناخته می شود. برای بسیاری این پرسش مطرح است که چرا در مورد جنگ از صفت مقدس استفاده می شود. بر آن شدیم تا این موضوع و البته مباحث دیگر را در باب ابعاد معنوی دوران دفاع مقدس با حجت الاسلام دکتر فلاح رفیع، رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تربیت مدرس و پژوهشگر حوزه فلسفه اسلامی در میان بگذاریم. آنچه که در ادامه می آید حاصل این گپ و گفت است:
*چرا در مورد جنگ تحمیلی از تعبیر ((مقدس)) استفاده می شود؟ اساسا چه عواملی سبب شد تا جنگ تداعی کننده قداستی خاص باشد؟
تقدس به دلیل مورد تجاوز واقع شدن و مظلومیت و آرمانی بودن جنگ بود؛ از سوی دیگر اولا کشور ما مورد تجاوز قرار گرفت، ثانیا این تجاوز از سوی دشمنان به دلیل برپایی حاکمیتی مبتنی بر اسلام ناب در این کشور بود. این حاکمیت داعیه آزادی و استقلال مبتنی بر اسلام را داشت چیزی که نافی استکبار و تمامیت خواهی جهانی بود که آمریکا و سیاست های حاکم بر آن به عنوان نماد و سردمدار آن تلقی می شدند، تجاوز صورت گرفته در واقع برای نفی این حاکمیت و سرکوب آرمان های آن بود.

 

بنابراین ما شاهد ایستادگی و مقاومت قلب ها در مقابل یک تجاوز همه جانبه بودیم. همه جانبه به این معنا که اولا سرتاسر مرزهای ما با عراق از غرب تا جنوب به طول تقریبی ۱۲۰۰ کیلومتر با تمام قوا مورد حمله واقع شد و ثانیا همه قدرت های بزرگ در این حمله و تجاوز حامی و پشتیبان رژیم صدام بودند؛ بنابراین ملت ما کاملا مورد ظلم قرار گرفت، این ظلم هم علتی نداشت مگر داعیه داری این کشور برای پیاده کردن اسلام ناب که در صورت تحقق هم منافع تجاوزگرانه استکبار جهانی در خطر بود و هم رژیم های دست نشانده و مردم ستیز در کشورهای منطقه. این سه عامل به جنگ ما با عراق که جنگی کاملا دفاعی بود جنبه تقدس بخشیده بود.

 

*چرا در جنگ تحمیلی شاهد صف‌آرایی همه‌جانبه در مقابل ایران هستیم؟

 

ملت ایران به رهبری یک فقیه و انسان عارف و سیاستمدار تنها کشوری بود که هر دو ابرقدرت جهانی را یکجا نفی می کرد و با تجربه ای که از آنها داشت هیچ یک را خیرخواه واقعی این ملت نمی دانست؛ چیزی که حتی کسانی که ابتدا آن را باور نداشتند به مرور و گذشت زمان به آن رسیدند. این هدف اولیه‌ بود یعنی رهایی کشور از دست چپاول گران جهانی و تلاش برای روی پا ایستادن. نه گفتن به همه قدرت هایی که دندان طمع به این کشور تیز کرده بودند.

 

از سوی دیگر این ندای عدالت خواهانه و استقلال طلبانه که فطرت پذیر بود نمی توانست در کشور ما منحصر بشود و حتی بدون اینکه این حاکمیت تلاشی برای صدور پیام خود کند پیام انقلاب و هدف انقلاب همچون موجی جای پای خود را باز می کرد و در این اقیانوس پرتلاطم جهانی به پیش می رفت. همین موجب شد که قدرتهای تمامیت جو و متجاوز نتوانند در مقابل آن بی تفاوت باشند لذا حداقل در یک هدف مشترک بودند یعنی نابود و سرکوب کردن این ندا و حرکت مبتنی بر آن.

 

*چرا از سلاح شیمیایی علیه ایران استفاده شد، این سلاح ها درست زمانی بر سر مردم بی دفاع فرود آمد که بسیاری از ابرقدرت های جهانی دم از حقوق بشر می زدند!
دشمنان این نظام مبتنی بر تفکر ناب اسلامی، برای نابودی آن حاضر به هر اقدامی بودند و هر اقدامی که توانستند نیز انجام دادند. یکی از آن اقدام ها، بمباران شیمیایی بود چیزی که براساس قوانین بین المللی در هیچ شرایطی هیچ کشوری مجاز به کاربرد آن نبود. ولی همین سلاح خطرناک و کاملا ممنوع در سطح بین المللی هم از سوی دشمن بعثی که حامیان آن مدعیان حقوق بشر بودند، در سطح وسیعی مورد استفاده قرار گرفت.

 

این امر ثابت کرد که حقوق بشر برای این کشورها تنها مستمسکی برای تامین منافع شان است. امروز هم در دنیا ببینید چگونه همین داعیه داران حقوق بشر نسبت به تجاوزهای بزرگ و آشکار سکوت می کنند. عربستان حدود ۲۰ ماه است که بمب های خود را بر سر ملت مظلوم یمن می ریزد و کودکان و زنان و مردان بی دفاع را مورد تجاوز قرار داده است.
کشور سوریه و عراق مورد تجاوز ظالمانه و آشکارا قرار گرفته اند. مردم فلسطین بیش از ۷۰ سال است که سرزمینشان اشغال شده، افغانستان، بحرین و دیگر کشورها نیز از این امر استثنا نیستند. در هیچ یک از این تجاوزات آشکار بین المللی و بسیار شنیع و هولناک، حقوق بشر جهانی و مدعیان آن هیچ عکس العملی از خود نشان ندادند بلکه بعضا خود از آنان حمایت کردند و می کنند.

 

*کمی فضای بحث را تغییر دهیم، از نظر شما  چقدر این رفتارها ناشی از علوم سیاسی غربی است و به طور کلی ریشه در علوم انسانی غربی دارد؟

علم اگر به معنای واقعی علم باشد مقدس است چه علوم انسانی چه علوم طبیعی. اما نکته مهم این است که قدرت های جهانی در تئوری های علمی سعی می کنند آنهایی را حمایت کنند که دارای ظرفیت تئوریزه کردن تمامیت خواهی و تجاوز آنها باشد. البته این ظرفیت بر دوگونه است:

۱- تربیت تئوری پردازان

۲- تفسیر تئوری های موجود بر وفق منافع

این هردو ربطی به علم ندارد. در هرد و این موارد به معنای واقعی کلمه علم نیستند بلکه علم ساختگی و دروغین است. این گونه برخورد با تئوری های علمی همچون برخورد کسانی بود که در صدر اسلام با استفاده از تئوری جبر و یا برجسته کردن آن درصدد توجیه جنایات و ظلم های خود بودند در حالی که این ربطی به تئوری نداشت.

 

انتهای پیام/

کد خبر : 30799
تاريخ ثبت خبر : 6 مهر 1395
ساعت بارگزاری خبر : 11:50
برچسب‌ها:, , , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)